(ادامهٔ) صلوٰة/توصّل به نور ﷲ
ب (جانب رب عالميـــان: (س ۳۳: ۴۳)
«اوست که بشما (در صلوٰة) وصل میگردد با ملاءکش، تا بیرونتان آورد از تاریکیها سوی نور و به مؤمنین رحیم میباشد.»
چنانكه در قسمت اول صلوٰة بعرض رسید؛ « توصّل» امر یست دو جانبه و ﷲ که به وسيله ملائك به ما وصل می گردد، جهت اين وصلت، خالق رب مردم عالم نيز از كُد « حمد» يا سپاسگزاری استفاده می كند.
در اینجا دو آيه ای را كه در خود سـورهٔ « فاطر»، که دربارهٔ صلوٰة و « تزكی» داده شدن است، و در مقالهٔ قسمت اول «صلوٰة» بیامد، ملاحظه فرمائيد: (س ۳۵: ۳۰ و ۳۴):
۳۰: «تا بپردازد بدیشان اجرشان را و از فضل خویش برایشان بیافزاید؛ در حقیقت او پاک سازندهٔ شکر گزار است.»
۳۴: « و گفتند حمد ﷲ را که حزن را از ما ببرد، همانا رب ما پاک سازندهٔ شکر گزار است.»
-بجهت اطلاع خوانندگان، ” شاكر بودن ﷲ” در القرآن در این شمارهٔ آيات می باشد:
(س ۲: ۱۵۸) ؛ (س۴: ۱۴۷) ؛ (س ۴۲: ۲۳) ؛ (س۶۴: ۱۷) –
البته مؤمنين، بنا به مطالب القرآن، به كامل بودن صفات ﷲ به خوبی واقفند؛ ليكن مطلب بالا دربارهٔ صلوٰة، حد صفاتی از ﷲ را برايمان روشن می دارد كه شايد تابحال كمتر از اين نظر به آنها توجهی كرده باشيم:
– «صفت تواضع» رب متعال: در نهايت بزرگواری، کرم و بخشش به بندگانش، از ایشان متشکر است!
رب متعال از مؤمنين سپاسگزار است كه به او وصل می شوند و او را برای رحمت و نعمتش شكرگزاری می كنند. پس رب متعال در ضمن تطهیر دادن به « نورش» و زدودن آلودگی از آنها، ايشان راسپاس گزار است؛
«حاكمی است کاملاً عادل» كه خود را از احكامش مستثنی نكرده است.
) صلوٰة، تطهير وپاک کنندهٔ آلودگیها (گناهان) ؛
) درمان و معالج امراض و دردها؛
) شفای كسالت و حزن؛
) بازكنندهٔ “گره های” گرفتاریها:
البته به شرطی که « توصّل» خالص بوده، بدون نام بردن از احدی غير ﷲ باشد!
صلوٰة، نه تنها شفای هر كسالت روحی است، بلكه معــالج، و جلوگیری از دردها و امــراض جسمی نيز میدارد. زيرا سلامت روح و جسم به یکدگر بستگی دارد. پس بنا به توضيحـات بالا دربارهٔ « صلوٰة»، كه انسان را در « اشعهٔ نور ﷲ» قرار می دهد، و اين نيز حقيقتی است كه جای هيچ شك و شبهه باقی نمی گذارد؛ پس امریست كه علم طب امروزه آن را كشف كرده كه از« رِيون»،
« راديوتراپی» و « برق گذاشتن» ها، جهت معالجهٔ « سرطان» و امراض ديگر،استفاده می شود تا آلودگی و مرض را از انسان بزدايد!
حال ديگر بايد به عقل و شعور خود رجوع نمود … و فرق معالجهٔ خالق و معالجهٔ انسانی را سنجيد كه كداميك از اين « رِيون » ها مفيدتر و آسان ترند … ؟ پنج بار در روز، چند دقیقه ای،
و چند باری آیاتی را از بر خواندن برای زدودن آلودگی ها از روی جسم و جان؟ و یا ریسک ناخوشیها و به الاجبار معالجات شیمی درمانی ها، واز دست دادن زندگی ابدی عالم بالا … ..؟
به طرزكار كداميك از خالق و مخلوق بهتر است که اطمينان كرد … ؟!
به اضافه، « اشعهٔ » صلوٰة جلوگيری كننده است، و از امراض بی شماری كه بايد بعدها كشف و نمايان شوند ممانعت می كند؛
و حال آنكه « رِيون » طبی، برای زمانی است که دیگر کار از کار گذشته و مرض عود كرده … و اغلب اوقات نیز مفيد واقع نمی گردد.
البته باز هم تأكيد می كنم كه شرطش در دين « خالص» و برگزار كردن توصّل « خالص» است!
متأسفانه مذهبی را كه امروزه « مسلمانان» پيروی می كنند، ساعات طاعتهای گرانبهای خود را با دعاهای « توسل»، پوچ و باطل می گردانند.
گرچه فرق اين « توصّل» (بﷲ) ، و « توسل» (وسیله قرار دادن پيغمبر و امامان) ايشان، ظاهراً يك حرف
« ص» و « س» بيش نيست، ليكن در حقيقت تفاوت « از زمين تا آسمان است … ! »
« توسل»، وسيله ای زمينی و بشر به بشريست؛
« توصّل»، رابطه ای آسمانی و پيوستن به نور رب عالميان است!!
یکی با قرار دادن بشری بين خود و رب، از «نور» فاصله و تاریکی بر قرار میکند؛
و آن دگر بشر را به رب وصل می دارد، و به بهرهٔ این «نور» روشن میگرداند!!
الحمدلله، رب مردم عالم.
رجوع به مقدمهٔ الفرقان