الفرقان -تشخیص، فرق، تفسیر علمی زمان از) القرآن -۱۷-
بســم ﷲ الــرحمن الرحيــم
الرحمن/تعهد ابلیس برای انتقام جوئی از ملائک (جن)
اول عهد (س ۷: ۱۱-۱۸)، اين آيات در دنباله همان اتفاق اوليه است؛ و زمانی است كه سرآمد مهلت فرشتگان برای سجده كردن به آدم بوده. لذا در بهشت عدن اتفاق افتاده و همانجا در حضور جميع ملائك، خطاكار و غيره، بوده است. پس در اين مرحله « آدم» از اين صحنه غايب و دور است. چنانكه اگر توجه كرده باشيد، رب « آدم» را از فاصله ای … ندا كرده، « ای آدم! … ..»
س ۲:۳۳ « گفت: ای آدم! مطلع شان ساز به اسمهای آنان. پس چون ايشان را به اسم های آنان مطلع ساخت، گفت آيا شما را نگفتم كه غيب آسمانها و زمين را من می دانم و آگاهم به آنچه شماآشکار می كنيد و آنچه کتمان می كنيد ؟!».
پس در اینجا، تنها در برابر ملائك بوده كه ابليس خلع درجه شده، فرمان هبوط از مقامش صادر گشته. لذا مفاد اين آيات و كلماتی كه بينشان رد و بدل شده، تنها مربوط به مهلت خواستن ابليس برای انتقام جوئی از گروه خودش، ملائك (جن) است كه آن لحظه در آنجا با او حاضر بوده اند و سپس نيز همراه وی بايد از آنجا خارج شوند:
(۷: ۱۱) ۱۸)
۱۱ـ « و محققاً ما شما را خلق كرديم، سپس صورت داديم، سپس به ملائك گفتيم برای آدم سجده كنيد، پس سجده كردند بجز ابليس، از سجده كنندگان نگشت.»
(در این آیه، يادآوری تيتر و موضوع سخن مطرح شده!)
۱۲ـ « گفت ، چه مانعت شده که سجده نكنی وقتی به تو فرمان دادم؟
گفت من از او بهترم! مرا از آتش خلق كردی و او را از گِل خلق كرده ای»؛
(در آيهٔ ۱۲، اولين بار سئوال ﷲ از ابليس مربوط به سركشی اش میباشد.)
اگر دقت فرموده باشيد، اسم ابليس ندا نشده به علامت اينكه مخاطب و شنونده همه در يك جا حاضر و نزديك بوده اند.
و تکراراً، معنای « سجده»، حق برتريت قائل بودن است، و ملائك برای آدم سجده «واقع» شده اند، ليكن به سجده« نيافتاده اند» … لذا نزديك و در برابر آدم نبوده اند؛ اين سجده نزد رب بوده و از راه دور به وقوع پيوسته.)
۱۳ـ « گفت ، پس تنزل كن از آن كه در آن تو را تكبر نشايد، پس برون شو كه تو از تحقيرشدگان (ابدی) میباشی».
(در آيه ۱۳، از مقامش می افتد، خلــــع درجه و تحقير می گردد؛)
۱۴ـ « گفت ، مرا مهلت ده تا روزی كه مبعوث می شوند»
(در آيه ۱۴ كه مهلت می خواهد تا روزی كه مبعوث می شوند، اشاره به مبعوث شدن گروه جن می باشد زيرا اگر منظور مبعـوث شدن كل جمــاعت جن و انس می بود، كلمهٔ « روز بعثت» و
« روز قيامت»، عنوان می گشت؛)
۱۵ـ « گفت ، همانا تو از مهلت داده شدگانی!»
(پس در آيه ۱۵ ﷲ به او مهلت می دهد؛)
۱۶ـ « گفت ، پس به سببی كه اغوايم كردی، صراط مستقيم تو را برايشان (كمين) می نشينم ،»
۱۷) « سپس از پيش رويشان در آيم و از پشت سرشان، و از راست هايشان و چپ هايشان، و نيابی اكثرشان را شاكرين ».
(آيه ۱۶، در حاليكه صراط مستقيم برای جن و انس به يك روش است؛
و در آيه ۱۷، « راست ها» و « چپ ها»، حاكی از « دو مشرق و دو مغرب»، دو كرهٔ جن و انس است. « … و نيابی اكثرشان را شاكرين»، باز اشاره به همان ملائك جن است، زيرا اگر رجوع شود به: ((۳۷:۱۶۳ « و در واقع ما تسبيح گويانيم»))، ملاحظه می گردد كه صفت ملائـــكه شكرگزاری دائمی يا تسبيح به حمد رب است. همچنین ((۳۹: ۷۵ « و ملائك را می بينی كه هجوم آورده، حوالی عرش را گرد آمده اند و به سپاس ربّشان تسبيح گويانند، و بينشان بحق اجرا شده و گفته شد: الحمدلله رب العالمين.» که دربارهٔ ملائك (جن) است كه محكوميت شان بحق اجراشده، به جنّت اعلا برگشته اند، از رب عالم دنيا تشكر كرده اند، و حال دوباره به عادت ديرينه ملائك، به تسبيح شكرگزاری پرداخته اند؛ پس اينجاست كه اكثر اين شاكرين ديگر يافت نمی شوند، زيرا جزو برگشتگان نبوده، در زمين، که همان جهنم باشد، باقی مانده اند.)
۱۸ـ « گفت ، برون شو از آن نكوهيده و تبعيد شده! از آنها نيز هر كه تبعيت تو كند، محققاً جهنم را از شما جماعت پر می سازم»
(در آيه ۱۸ كه جواب رب به ابليس باشد، موضوع كاملاً روشن گشته كه مخاطب ابليس و بعضی از حضار بالا هستند؛ يعنی ملائكی، هم نسل وی و گروه وی كه آن هنگام در آنجا جمع بوده اند و همگی بايد با هم پائین روند: « … جهنم را از شما جماعت پر می كنم»، كلمه « شما» منظور جميع ابليس و نسل ابليس است كه آنجا جمع بوده اند.)
(توجه: گرچه طريقه اغفال جن و انس از جهت ابليس تقريباً يكی است، ليكن در همين فرق های جزئی است بمانند آیات بالا كه مربوط به دستهٔ جن است یا انس؛ و یا مثلاً، گروه جن يا نسل ابليس، ملائكی بوده اند كه با وی مرتكب خطا شدند و رب فرصتی به آنها داده كه در مدت زمان زمين خود را اصلاح نمايند!!).
الحمدلله
حال رجوع فرمائید به:
الفرقان ۱۸: تعهد ابلیس برای انتقام جوئی از انسان